( میلاد )

من تو کار تئاتر همیشه بودم . ولی هیچ وقت نه به عنوان بازیگر و کارگردان که یک علاقمند و تماشاگر و همراه . از زمان 3 یا 4 سالگی تا به امروز . وقتی این حرف آقای خسروی رو خوندم درد دلم تازه شد . آقای خسروی عزیز ، برای یک شهر سالن ورزشی و امکانات تفریحی و ورزشی هم لازمه و سینما و آمفی تئاتر و فرهنگسرا هم همچنین . درسته ، کوتاهی مسئولان کم نیستند ، اما من از نزدیک در این سالها شاهد اتفاقات تئاتر بودم و راحت عرض می کنم که به اینجا کشیده شدن کار تئاتر خلخال بیشتر معلول کارهای تئاتری ها ( اصطلاحا ) بوده و نه کم کاری مسئولان . زمانی که در شهر خلخال اوپرای مشهدی عباد یا آرشین مال آلان اجرا شده ( دهه 1310 و 1320 ) نه اداره ارشادی بود و نه آمفی تئاتری و ما امروزه به آنها می بالیم و نام شهرمان را شهر فرهنگ و هنر می نامیم . بله آن روز ها نه اداره ارشادی بود و نه آمفی تئاتری ، اما تئاتری ها تئاتری بودند و هم دل . خود را خانواده تئاترو نمایش می دانستند تا انجمن و گروه . سالهایی را که تئاتری ها تا نصفه شب در محل هنرستان و سالن جانبازان تمرین می کردند و با اسبابی که از خانه هایشان می آوردند سن درست می کردند مردم فرهنگ دوست هیچ گاه فراموش نخواهد کرد . اما امروزه همه انتظار این دارند که بدون پرداخت هیچ هزینه و تقبل زحمتی نام بازیگر و یا کارگردان را بر پیشانی داشته باشند . دیگر از خاک صحنه و طهارت قبل از ورود به سن و حتی مطالعه و تمرین خبری نیست . تئاتری که در 2 - 3 سال اخیر در شهرمان دیده ایم نباشد بسیار آبرومندانه تر است . تا حال از خود پرسیده اید بازیگران و کارگردانان سالهای قبل خلخال ( زیاد دور نه ، دهه 60 و 70 ) چرا امروزه حتی از نزدیک شدن به آمفی تئاتر پرهیز دارند ؟ مگر کم زحمت کشیده اند ؟ یا کم هزینه کرده اند ؟ یا کم زندگیشان فدای تئاتر شده ؟ بله همه می خواهیم خلخال شهر فرهنگ باشد و اما دیگر نیست . به نظر من این مشکل اول به خود هنرمندان برمیگرده تا مسئولان و غیره . بزرگترین آثار هنری کلاسیک در عصر رنسانس و بزرگترین آثار مدرن در دوران جنگ های جهانی ساخته شده و این به خوبی نشان دهنده وظیفه هنرمند و استقلال کار هنری از هرگونه وابستگی به منابع دولتیست . حال اینکه ما منتظر احداث مکان فرهنگی یا دعوت مسئولان از هنرمندان باشیم ؟؟؟ آقای خسروی عزیز ، من ِ هنرمندِ نوعی به فکر تئاتر نیستم . مشکل ما اینه . من عکاس به فکر عکاسی نیستم . آقای خسروی عزیز ما به تئاتر تئاتری نگاه نمی کنیم . به هنر هنرمندانه نگاه نمی کنیم . حاشیه بر متن ارجحیت پیدا کرده . و ما به دوستانمون دوستانه نگاه نمی کنیم . از گفتن بعضی مسائل و بردن بعضی نامها ، آدم ... ... کاش اونهایی که در این سالها به صحنه تئاتر آمدند به قضایا تئاتری نگاه می کردند و هنرمندانه . مطمعنا وضع امروز اینگونه نبود . تاوان هنر می دهد هر آنکس که به هنر سرافراز شد . بی هنران به خون وی دلیرانند .

( نوید )

با تشکر از مدیریت محترم سایت، که از طریق ایشان توانستم با آقای خسروی آشنا بشوم. چون بنده به اقتضای خانواده ام و اطرافیانم که همه هنرمند و تئاتری هستند،کمابیش در عرصه فعالیت تئاتری شهرمان به عنوان مخاطب حضور داشته ام ولی در این میان اسم آقای خسروی تازه به گوشم میخوره...!!!! امیدوارم این دوست تازه و عزیزمان بتوانند موفق باشند. در ضمن از نظرات مفید و موشکافانه آقا میلاد هم قدردانی میکنم که خیلی خوب ناگفته های فراموش شده را بخاطر آوردند.

( همچنان تواینجا منتظر نظراتتون هستم که انشاالله سازنده باشه )

باسلام خسروی!!!!؟ بله خسروی هستم. خسروی توهستی؟ توکه نیستی؟ریزی . من ریزم .اصلاتودور ریزی .من دور ریزم. برای کی دون میریزی.من دون نمیریزم.اومدم که ازدونه هایی که کاشتن برداشت کنم. میگم مگه میتونی ؟تو را چه به این کارا؟ اگه من امسال برداشت نکنم دیگه نمیتونم دونه یی برای کاشت سال بعد بکارم همش خرج شکمون میشه وسال بعدباید به دست همسایمون نگاه کنم. حالا که توبلد نیستی من میتونم یادت بدم .ممنون که کمکم میکنی . با این کمکت سال بعد همه ما مزرعه هامونو میکاریم و برداشت میکنیم.ممنون امامن محمدتقی خسروی هیچ وقت تو مطالبم ادعایی بر تئاتر بودن وجود نداشت. واگر هم داشته باشم مرد عمل هستم واز روزی که با آقا عدالت وارد تئاتر شدم وبا حسن سعیدی ادامه دادم و به تئاترگیلان رفتم وحالاکه به طرف تئاتر اردبیل میرم روزبه روز برای پیشرفت تئاترم تلاش کردم ومیکنم. که از آن روز6سال میگذره و من به عنوان یکی از کوچکترین عضو این جامعه تئاتری از شما خواهش میکنم که دست از این جنگ ودعوا بردارید والان هم بیایید بشنید کنارهم مشکلات تئاتر شهرمون و حل کنیم. هرچی که میخوای بگید آماده هستم بگید. به من به بگید .ولی بشینید این تئاتر وحرکت بدید. باورکنید دیگه شاید من توخلخال تئاتر کارنکنم چون اینجافقط برام یه خاطر میشه وپیشینه ایی که منو به تئاتر اردبیل برد. امسال تو جشنواره تئاتر استانی خدایی از این که جایگاه تئاتر خلخال ومیدیدم از بغض داشتم خفه میشدم . خودمون هم میدونیم اگه تئاتر ما حمایت شه واز تمام نیروها استفاده کنیم جشنواره تئاتر فجر ودیگر جشنواره ها دور از دست رس نیست. حالا خودمونیم تئاتری هم مونده که ادعامون بشه نه راستش بگیدبه عنوان یه منتقد این حرفارو میزنم. این گوی این میدان یاعلی.شروع کنید تئاتر حرف نمیخواد عمل میخواد قربون شکل ماهتون بسم الله .   محمد تقی خسروی

( رادبه )

از همين مكان مقدس بهتر است ياد و خاطره حامد فرجي را گرامي داشته بزرگان از دست رفته صحنه تاتر را يادي از آنها بكنيم.

( اندیشه نو )

زمانیکه مرحوم احمد منتخبی و سید فتاح علوی و آقای سیروس صدری بودند تئاتر خلخال یه رنگ و بوی داشت الان چی در دهه های 60 و 70 جوانانی مثل مجید خالقی فرخ محبی مهدی معماری مجید برجعلیزاده مرحوم حامد فرجی بودند تئاتر خلخال امیدی به شکوفایی داشت امید واریم دوباره نوای موسیقی سنتی در تالار شهرمان طنین انداز شود

( مهدي درباني )

تقي جان چطوري داداش

( تابناک )

سلام بر تمامی هنرمندان شهرمان دوستان بیخود سرو کله نزنید اولا بفرمائید هر کدام از شماها در چه زمینه هنری فعالیت میکنید آیا کپی از کار دیگران و اجرای آنها هنر است ؟

( اندیشه نو )

جناب رهگذر شما که غیر خلخالی هستین کارهای ایشان را دیده اید؟ شنیدن کی بود مانند دیدن همه بچه های خلخال خصوص جوانانی که در تئاتر و موسیقی بودن ایشان را می شناسند مرحوم در سال های 40 و 50 و... با گروه آزاد هنری سپید کوه فعالیت داشتند و اعضای گروه عبارت بودن از مرحوم سید فتاح علوی احمد منتخبی سیروس صدری ناشر آقای صباحی خانم فرهودی و غیره..